فهرست مطالب

Pharmaceutical Sciences
Volume:11 Issue: 1, 2005

  • تاریخ انتشار: 1384/01/20
  • تعداد عناوین: 11
|
  • مهدوی رضا، رف رف مریم، رشیدی محمد رضا صفحه 1
    هدف مطالعه حاضر، بررسی وضعیت سرمی ویتامین E و نسبت های آن به کلسترول تام و LDL-C سرم در بانوان استفاده کننده از قرص های ضد بارداری خوراکی (Oral Contraceptives;OCs) با دوز پائین محتوی 0.15 mg لونورژسترول و 0.03mg اتینیل استرادیول و نیز در بانوان یائسه تحت درمان جایگزینی هورمون (Hormone Replacement Therapy; HRT) و مقایسه آنها با گروه های شاهد بود. در این دو مطالعه مورد - شاهدی، 139 نفر زنان سالم غیرباردار و غیر شیرده با میانگین سنی 32 سال (70 نفر استفاده کننده از OCs و 69 نفر غیر استفاده کننده از (OCs و 60 نفر زنان یائسه سالم با میانگین سنی 51 سال (30 نفر تحت درمان HRT و 30 نفر غیر درمان (HRT با استفاده از روش های بیوشیمیایی (اندازه گیری ویتامین E و لیپیدهای سرم)، تن سنجی (اندازه گیری وزن و قد) و مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفتند. طبق نتایج بدست آمده، اختلاف آماری معنی داری از نظر میانگین (Body Mass Index;BMI)، دریافت ویتامین E، چربی کل و فیبر کل بین دو گروه OCs و غیر OCs و نیز بین دو گروه HRT و غیر HRT وجود نداشت (P<0.05). از نظر میانگین سطوح ویتامین E سرم و نسبت سرمی ویتامین E به کلسترول تام اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه OCs و غیر OCs و نیز بین دو گروه HRT و غیر HRT مشاهده نگردید (P<0.05). در زنان یائسه میانگین نسبت سرمی ویتامین E به LDL-C در گروه HRT بطور معنی دار (P<0.01) بیشتر از گروه غیر HRT بود (به ترتیب 7.13±3.48 در مقابل 5.32±2.10). بین. میانگین این نسبت در گروه های OCsو غیر OCs تفاوت معنی دار وجود نداشت (P<0.05). چنین نتیجه گیری می شود که استفاده از OCs با دوز پائین تغییری در متابولیسم ویتامین E در گروه OCs در مقایسه با گروهی که از OCs استفاده ننموده اند، ایجاد نکرده است. از طرفی در زنان یائسه، HRT بکار رفته در مطالعه فعلی اثر مثبتی بر نمایه سرمی ویتامین E به LDL-C سرم که نمایانگر بهتری از وضعیت ویتامین E هست داشته باشد.
    کلیدواژگان: ویتامین E، قرص های ضد بارداری خوراکی، درمان جایگزینی هورمون
  • میری نژاد سیدموسی، کلاه دوزان خسرو، عیدی محمود، قربانیان ناصر، عابدینی نقی صفحه 9
    در جراحی قلب باز جهت انجام بای پس قلبی ریوی به علت تماس خون بیمار با یک سیستم خارجی احتمال لخته شدن خون حتمی است، لذا تزریق هپارین به بیمار قبل از شروع عمل ضروری است. تست انتخابی جهت تعیین کفایت هپارین تزریق شده،(Activated clotting time) ACT می باشد، در بیمارستان شهید مدنی تبریز به صورت روتین به دلیل عدم دسترسی مداوم به ACT، هپارین بدون کنترل تزریق و در انتهای عمل با پروتامین خنثی می شود. هدف از این مطالعه بررسی قابل اعتماد بودن روش روتین تجویز هپارین و خنثی سازی اثرات آن توسط پروتامین در مقایسه با مقدار تجویز شده این داروها به روش کلاسیک با کنترل ACT می باشد، در روش کلاسیک دوزهای نگهدارنده هپارین و دوز پروتامین از روی منحنی هپارین ACT تعیین و تجویز می شود. در این مطالعه تعداد 100 بیمار که تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر، تعویض و ترمیم دریچه و ترمیم نقص مادرزادی تحت بای پس قلبی ریوی قرار گرفته بودند پس از گرفتن ACT شاهد طبق روتین بخش 3mg/kg هپارین تزریق شده و هر ساعت 50mg دوز نگهدارنده تجویز شد، نمونه دوم ACT پس از تزریق هپارین و نمونه سوم در انتهای بای پس قلبی ریوی قبل از تزریق پروتامین گرفته شد و در آخر نمونه چهارم پس از خنثی سازی اثرات هپارین توسط پروتامین به مقدار 4.5mg/kg به عمل آمده و نتایج بدست آمده با مقادیر نرمال ACT (120 ثانیه شاهد و بالای 400 ثانیه زیر بای پس) با استفاده از آزمون آماری One sample-t-test مقایسه شد. میانگین ACT شاهد بیماران قبل از تزریق هپارین 128.8 ثانیه بود که با مقدار نرمال آن که 120 ثانیه می باشد تفاوت معنی داری نداشت. 0.2=P. میانگین ACT پس از تزریق هپارین (572 ثانیه) و ACT قبل از تزریق پروتامین (599 ثانیه) بود که تفاوت معنی داری با مقدار مورد انتظار (400 ثانیه) در حین بای پس داشت، به ترتیب 0.0001=P و 0.0001=P، میانگین ACT پس از تزریق پروتامین (124.9 ثانیه) بود که با مقدار نرمال (120 ثانیه) تفاوت معنی دار آماری نداشت (0.4=P). با این روش مشخص می شود که روش روتین تجویز 3mg/kg هپارین قبل از شروع بای پس قلبی ریوی و 50mg هپارین در هر ساعت جهت نگهداری و تجویز پروتامین با دوز 1.5mg/kg به ازای هر 1mg هپارین تجویز شده جهت خنثی سازی اثرات هپارین قابل اعتماد بوده و در مواقعی که ACT در دسترس نیست برای بیماران قابل استفاده است.
    کلیدواژگان: هپارین، بای پس قلبی ریوی، ACT
  • قوطاسلو رضا صفحه 15
    سفالوسپورین ها مشتقات 7- آمینو سفالوسپورین بوده و در ساختمانشان حلقه بتا لاکتام دارند. این داروها بر اساس زمان ورودشان به کاربرد بالینی به صورت نسل اول، دوم، سوم و چهارم نام گذاری می شوند. سفپیم یک سفالوسپورین نسل چهارم بوده که مانند سفالوسپورین های نسل اول علیه گرم مثبت ها فعال است و شبیه سفالوسپورین های نسل سوم فعالیت با طیف وسیعی، علیه گرم منفی ها دارد. این دارو به تازگی وارد بازار دارویی ایران شده است. در این مطالعه با روش سنجش حساسیت، اثرات ضد میکربی سفپیم با اثرات داروهای دیگر به طور آزمایشگاهی بر روی باکتری های استافیلوکوک اورئوس، استافیلوکوک کواگولاز منفی، پزودوموناس آئروژینوزا، کلبسیلا پنومونی، اشریشیا کولی، انتروباکتر کلواکه، سر اشیا مارسنس، سالمونلا غیر تیفی، پروتئوس میرابیلیس، آسینتوباکتر و استرپتوکوک غیر A به روش دیسک دیفیوژن (کریبی - بوئر) مقایسه گردیده است. طی شش ماه از 100 سوش بالینی جدا شده در آزمایشگاه میکروب شناسی مرکز پزشکی کودکان تبریز، مقاومت باکتری ها نسبت به سفپیم به ترتیب زیر مشخص گردید: پزودوموناس آئروژینوزا (100%)، کلبسیلا پنومونی (46%) استافیلوکوک اورئوس (40%)، استافیلوکوک کواگولاز منفی (40%)، انتروباکتر کلواکه (40%)، آسینتوباکترها (30%)، پروتئوس میرابیلیس (20%)، اشریشیاکولی (6%)، سراشیا مارسنس (0%)، سالمونلا غیر تیفی (0%) استرپتوکوک غیر A (0%). شایع ترین باکتری مقاوم به سفپیم در آزمایشگاه، پزودوموناس آئروژینوزا بوده و در درجات بعدی کلبسیلا پنومونی، انتروباکتر کلواکه، استافیلوکوک اورئوس، استافیلوکوک کواگولاز منفی و آسینتوباکترها قرار داشتند. با نگاهی به اثر مهاری سفپیم بر روی باکتری های یاد شده و مقایسه آن با سایر آنتی بیوتیک ها، نشان دهنده طیف گسترده مقاومت نسبت به این دارو است. مقاومت بالای باکتری ها نسبت به سفپیم، علی رغم عدم استفاده زیاد این دارو در ایران جای بحث فراوانی دارد. به منظور پیشگیری از شیوع سوش های مقاوم به سفپیم مطالعات گسترده در این زمینه لازم است.
    کلیدواژگان: سفپیم، ازمایش حساسیت، مقاومت دارویی، سفالویپورین
  • توکلی ناصر، جعفریان دهکردی عباس، شهیدی شهرزاد، دهقانی مژده صفحه 21
    در درمان هیپرفسفاتمی بیماران مبتلا به نارسایی کلیوی از عوامل پیوند کننده فسفر (فسفر بایندر) نظیر املاح مختلف کلسیم استفاده می شود. کلسیم استات در مقایسه با فسفر بایندرهای موجود در بازار دارویی ایران (کلسیم کربنات و آلومینیوم هیدروکساید)، دارای مزایای شناخته شده ای می باشد. تهیه و ارزیابی قرص کلسیم استات و مقایسه بالینی آن با کلسیم کربنات موجود در بازار دارویی هدف اصلی تحقیق حاضر است. پس از تهیه قرص به روش گرانولاسیون مرطوب، آزمایشات فیزیکوشیمیایی نظیر اندازه گیری سختی، فرسایش، یکنواختی وزن، زمان از هم پاشیدن و تست سرعت انحلال انجام شد. اندازه گیری مقدار کلسیم به روش Atomic Absorption صورت گرفت. فراورده تهیه شده از لحاظ قدرت اتصال به فسفر به روش برون تنی (In Vitro) مطالعه و با قرصهای کلسیم کربنات مقایسه شد. ارتباط بین زمان از هم پاشیدن قرص و pH محیط در pH های اسیدی، خنثی و قلیایی مشخص شد. پس از بررسی پایداری، اثرات بالینی فراورده تهیه شده در 24 بیمار بالغ مبتلا به نارسایی کلیوی (دیالیزی، غیردیالیزی) بررسی گردید. میانگین وزن قرص ها 1161.95 میلی گرم و سختی متوسط آنها 49.52 نیوتن بود. در آزمایش سرعت انحلال پارامترهایی نظیر D30%، D60% (درصد تجمعی داروی حل شده تا 60 دقیقه) و t50% (مدت زمانی که طول می کشد تا 50% دارو حل شود) محاسبه گردید که به ترتیب 76.2 درصد، 97.6 درصد و 18.4 دقیقه بود. درصد فسفر پیوند شده در مورد قرصهای کلسیم کربنات و کلسیم استات به ترتیب 30.7 و 16.2 درصد بود. پایداری قرص ها مطابق استانداردهای FDA مورد قبول بود. نتایج نشان داد که قرص کلسیم استات در مقایسه با کلسیم کربنات اثر بهتری در کاهش فسفر سرم بیماران دارد (P<0.05) و بهتر می تواند به فسفر (موجود در رژیم غذایی) در محیط روده متصل شود که این موضوع می تواند ناشی از محلولیت (در آب) بهتر کلسیم استات باشد.
    کلیدواژگان: هیپرفسفاتمی، نارسایی مزمن کلیوی، کلسیم استات
  • جوبیان ابوالقاسم، رشیدی محمد رضا، واعظ قراملکی زهرا، متین امیرعباس، جوزن جوان شیر صفحه 31
    فاکتور ظرفیت فنوباربیتال، فنی توئین و کاربامازپین در فازهای متحرک حاصل از اختلاط آب و حلال های آلی متانول، استونیتریل، استون و تتراهیدروفوران اندازه گیری شده و داده های حاصل به مدل پیشنهادی:Ln?=J1?1+J2?2+?1?2?p i=0 Bi(?1+?2)i برازش شد. در این معادله k’فاکتور ظرفیت،? 1و? 2کسر حجمی حلال اول و دوم در فاز متحرک، J1، J2 و Bi ثابت های معادله می باشند. شاخص میانگین درصد خطا برای مدل پیشنهادی، مدل خطی شونمارکرس و مدل درجه دوم جاندار محاسبه و مقادیر 14.6±10.7، 42.3±11.2 و 32.7±17.8 درصد حاصل شد. دقت مدل ها همچنین با استفاده از داده های جمع آوری شده از منابع علمی بررسی گردیده و مقادیر 1.64±0.85، 22.11±2.84 و 4.87±1.98 درصد بدست آمد. اختلاف میانگین درصد خطا برای مدل پیشنهادی در هر دو سری داده ها با مدل های قبلی معنی دار بوده و نشان دهنده قابلیت بالاتر مدل برای تبیین ریاضی داده های فاکتور ظرفیت در RP - HPLC می باشد.
    کلیدواژگان: فاکتور ظرفیت، فاز متحرک دو حلالی، تبیین ریاضی
  • داوران سودابه، حنایی جلال، مولایی جلال صفحه 39
    سه نوع مشتق پلیمری ایبوپروفن بر اساس حامل پلی اتیلن گلیکول تهیه شدند و رفتار هیدرولیزی آنها در محلول های بافری، و پلاسمای انسان مورد بررسی قرار گرفتند. برای تهیه مشتقات پلیمری ایبوپروفن ابتدا ترکیبات حد واسط هیدروکسی اتیل استر (HEE)، هیدروکسی اتیل آمید (HEA) و هیدروکسی اتیل تیواستر (HET) از ایبوپروفن تهیه و به مشتق مونومتوکسی پلی اتیلن گلیکول سوکسینات متصل شدند. پیش داروهای پلیمری حاصل در محلول هایی بافری (4، 7.8، 1=pH) و در پلاسمای انسان مورد هیدرولیز واقع شدند. نتایج نشان دادند که سرعت هیدرولیز و درصد آزاد شدن دارو در pHهای اسیدی و قلیایی تفاوت نسبتا محسوسی را از خود نشان می دهد. افزایش آرام سرعت هیدرولیز در مایعات بیولوژیکی حاکی از دخالت آنزیم ها در سرعت و درصد رهش دارو از پلیمر می باشد. سرعت هیدرولیز آنزیمی هر سه پلیمر در مقایسه با هیدرولیز شیمیایی افزایش تقریبا قابل ملاحظه ای دارد. زمان لازم برای آزاد شدن نصف داروی متصل به پلیمر در حدود 87.5 ساعت برای HETE-PEG، 150 ساعت برای HEA-PEG و 200 ساعت برای HEE-PEG می باشد.
    کلیدواژگان: ایبوپروفن، پیش داروی پلی اتیلین گلیکول، سنتز، هیدرولیز
  • نجفی مسلم، گرجانی علیرضا صفحه 47
    کارنیتین یک ماده بیولوژیک حیاتی در انتقال اسیدهای چرب به داخل میوسیتها و تولید انرژی مورد نیاز قلب از طریق بتا - اکسیداسیون اسیدهای چرب است. پیرامون اثرات محافظت قلبی داروی ال- کارنیتین نظیر تاثیر بر روی وسعت ناحیه انفارکت در طی ایسکمی و پرفیوژن مجدد گزارشهای اندکی وجود دارد لذا اثرات این دارو بر روی اندازه انفارکت در قلب ایسکمیک موش صحرایی بررسی شد. موشهای صحرایی نر از نژاد SD با وزن 330-270 گرم به صورت تصادفی به 5 گروه 6 عددی (یک گروه کنترل و چهار گروه تست) تقسیم شده و بعد از بیهوشی با پنتو باربیتال سدیم (50-60 mg/kg-ip)، قلب آنها به سرعت ایزوله گردید و پس از اتصال به دستگاه لانگندورف، محلول کربس محتوی گاز کاربوژن (95% اکسیژن و 5% دی اکسید کربن) با فشار ثابت و دمای 37 درجه برقرار شد. موشهای صحرایی گروه کنترل در طول زمان تثبیت (استابیلیزاسیون) و نیز 30 دقیقه ایسکمی ناحیه ای و 120 دقیقه پرفیوژن مجدد محلول کربس معمولی دریافت داشتند در حالیکه به محلول کربس گروه های تست در طی ایسکمی و پرفیوژن مجدد، به ترتیب غلظتهای 0.5 و 2.5، 3.75 و 5 میلی مول ال - کارنیتین افزوده شد. پس از اتمام پرفیوژن مجدد، قلب موشهای صحرایی با محلول 1% Evans Blue رنگ آمیزی شده و به چند قطعه بریده شدند و با محلول 1% تری فنیل تترازولیوم کلراید مجاور شده و در فرمالین ثابت گردیدند. سپس سایز نواحی انفارکته با روش پلانیمتری اندازه گیری شد. نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن غلظتهای 0.5، 2.5، 3.75 و 5 میلی مول ال - کارنیتین به داخل محلول کربس در طی ایسکمی و پرفیوژن مجدد موجب کاهش کاملا معنی دار در وسعت ناحیه انفارکته در قلب ایزوله موشهای صحرایی گروه های تست در مقایسه با گروه کنترل گردید (p<0.001). درصد ناحیه انفارکته در گروه کنترل 46.29±3.46 درصد بود اما در گروه های تست که غلظتهای 0.5، 2.5، 3.75 و 5 میلی مول از دارو دریافت داشته بودند، به ترتیب به 27±2.85 درصد، 25.53±5.40 درصد، 19.53±4.88 درصد و 15.68±2.78 درصد کاهش یافتند. کاهش درصد ناحیه انفارکته در قلب ایزوله موشهای صحرایی گروه های تست در محدوده غلظتهای 0.5 الی 5 میلی مول ال - کارنیتین وابسته به دوز بود. مقایسه درصد ناحیه انفارکته در قلب ایزوله موشهای صحرایی بین گروه های تست با یکدیگر تفاوت آماری معنی داری نشان نداد (p>0.05). این مطالعه، وجود اثرات محافظتی ال - کارنیتین بر علیه آسیب های ایسکمیک قلب و کاهش اندازه انفارکت در طی ایسکمی و پرفیوژن مجدد را نشان داد.
    کلیدواژگان: ال، کارنیتین، اندازه انفارکت، قلب ایزوله، موش صحرایی
  • امیدی یدالله، برار ژاله، برزگرجلالی محمد، زرین تن محمدحسین صفحه 53
    دارورسانی به مغز به علت وجود سد خونی - مغزی یکی از مشکل ترین چالش های داروسازی به شمار می آید. هدف ما از این تحقیق بررسی قابلیت سلولهای ECV304 به عنوان سد خونی - مغزی جهت کاربرد در آزمایشات پایه بیوفارماسی سلولی (شامل عبور بین سلولی دارو) می باشد. سلولهای سرطانی ECV304 به صورت تنها و یا کشت توام با سلولهای آستروسایت C6 مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر بررسی های موفولوژیک سلولهای کشت شده بر روی غشاهای فیلتری، دو تکنیک رایج یعنی اندازه گیری مقاومت الکتریکی بین سلولی و میزان نفوذ پذیری نسبت به مارکرهای درون سلولی و بین سلولی به کار گرفته شد. اثر فاکتورهای متعددی (شامل ماتریکس خارج سلولی، فاکتورهای آستروسایتی و مواد شیمیایی یعنی دگزامتازون و اسید بوتیریک و همین طور اسید گاما لینولنیک و نیز افزایش دهنده های (cAMP بر روند ایجاد اتصالات محکم بین سلولی (Tight junction) در سلولها بررسی شد. از بین این فاکتورها، کشت توام سلول های ECV304 با سلولهای آستروسایت C6 همراه با افزایش دهنده های cAMP به طور معنی داری مقاومت الکتریکی را افزایش داد (110 اهم در سانتی متر مربع). ولی با این وجود چنین مقاومت الکتریکی با مقاومت الکتریکی بین سلولی سد خونی - مغزی انسان (2000 -1500 اهم در سانتیمتر مربع) قابل مقایسه نیست. از نظر نفوذپذیری نسبت به مارکرهای نشان دار، سلول های ECV304 کشت شده توام با سلولهای آستروسایت C6 در حضور افزایش دهنده های cAMP نفوذپذیری درون سلولی نسبت به پروپرانولول (6-10×25 سانتی متر بر ثانیه) و بین سلولی نسبت به سوکروز (6-10×11.3 سانتی متر بر ثانیه) را نشان دادند. نسبت نفوذپذیری پروپرانولول بر سوکروز در این مدل حدود 2 بود که در مقایسه با چنین نسبتی در سلولهای اندوتلیال جدا شده از مویرگهای مغز خوک که در حدود 6 می باشد رقم قابل توجهی نیست. بنابراین استفاده از سلولهای ECV304 به عنوان یک مدل مناسب برای بررسی عبور بین سلولی داروها از سد خونی - مغزی پیشنهاد نمی شود اگر چه این مدل می تواند در مطالعات عبور میان سلولی داروها از طریق حاملهای غشا سلولی به کار گرفته شود.
    کلیدواژگان: سد خونی، مغزی، مدل سلولی، بیوفارماسی سلولی، جذب سلولی، ECV304
  • حسن زاده داوود، نخودچی علی، جوادزاده یوسف، درسازان بهار، سیاهی محمد رضا صفحه 67
    سیستم های آهسته رهش به علت داشتن مزایایی جایگاه ویژه ای در زمینه سیستم های نوین دارورسانی دارند. روش های مختلفی برای آهسته رهش نمودن داروها وجود دارد که در بین آنها کنترل انحلال دارو به علت هزینه کم و سهولت تولید از قدیمی ترین و موفق ترین تکنیکها می باشد. اگر چه روش های مختلف برای نیل به این هدف وجود دارد ولی مطالعات محدودی در مورد استفاده از فرمولاسیونهای پراکندگی جامد جهت آهسته رهش نمودن داروهای محلول در آب صورت گرفته است. پروپرانولول یک مسدود کننده گیرنده های بتا آدرنرژیک می باشد این دارو دارای عوارض جانبی چندی می باشد. با توجه به اینکه تهیه شکل آهسته رهش از این دارو می تواند ضمن کاهش دفعات مصرف دارو و ایجاد پاسخ فارماکولوژیکی یکنواخت، باعث کاهش عوارض جانبی دارو شود در این مطالعه سعی شده است تا با استفاده از تکنیک پراکندگی جامد، ضمن فرمولاسیون شکل آهسته رهش از این دارو، قابلیت این تکنیک در فرمولاسیون اشکال آهسته رهش از داروهای محلول در آب نیز سنجیده شود. برای تهیه پراکندگی جامد از روش ذوبان- حلال استفاده گردید و سیستم پودری بدست آمده بصورت قرص پرس گردیده و تست انحلال در دو pH برابر 1.2 و 6.8 به عمل آمد. برای بررسی خواص فیزیکوشیمیایی از طیف سنجی FTIR استفاده گردید. نتایج حاصله نشان داد که پراکندگی جامد توانایی آهسته رهش نمودن پروپرانولول را دارد. همچنین قرصهای تهیه شده بروش پراکندگی جامد دارای سختی بالاتری نسبت به همتاهای مخلوط فیزیکی خود بودند. با افزایش میزان اودراژیت در فرمولاسیونها تفاوت محسوسی در رهش دارو دیده نشد. در تغییر نوع اودراژیت از RL به RS، پروفایل انحلال دارو تغییر چندانی نیافت. PEG 6000 به تنهایی قادر به رتارد نمودن دارو نبوده و نیاز به وجود حامل اودراژیت در فرمولاسیونها می باشد. همچنین برای رتارداسیون بهتر دارو مقادیر اپتیمم شده از اودراژیت و PEG6000 مورد نیاز است. اتیل سلولز به تنهایی قادر به آهسته رهش نمودن پروپرانولول نیست و برای ایجاد اثر آهسته شوندگی وجود اودراژیت و PEG در فرمولاسیون ضروری بنظر می رسد. طیف سنجی IR هیچ گونه جابجایی یا تغییر موقعیت پیک در پراکندگی های جامد را مشخص نکرد.
    کلیدواژگان: پروپرانولول هیدروکلرید، پراکندگی جامد، آهسته رهش، اودراژیت
  • مالکی نسرین، محجل نایبی علیرضا، گرجانی علیرضا، فخرجو اشرف صفحه 75
    در مطالعه حاضر نقش سیستم سروتونرژیک مرکزی بر التهاب محیطی حاد ایجاد شده توسط تزریق کاراژنین به کف پای موش صحرایی بررسی گردید. پاراکلروفنیل آلانین (pCPA) با دوزهای 50 و 100 میکروگرم برای هر موش صحرایی در حجم 10 میکرولیتر به داخل بطن مغز (i.c.v) تزریق گردید و 2 ساعت بعد با تزریق کاراژنین به کف پا التهاب القا شد. در گروه دیگر pCPA به صورت داخل صفاق (i.p.) با دوز 150 میلی گرم برای هر کیلوگرم به مدت 3 روز تزریق شد و 24 ساعت بعد التهاب ناشی از کاراژنین ایجاد گردید. ادم پا در گروه تحت درمان با pCPA(100 μg/rat, i.c.v.) نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار داشت (p<0.05). تزریق سروتونین اگزوژن با دوز 0.70 nmol/10μ/rat- پانزده دقیقه پس از ایجاد التهاب در گروه تحت درمان با pCPA را به طور کامل از بین برد در صورتی که دوز 0.35 nmol/10μl/rat از سروتونین نتوانست این اثر را ایجاد نماید. فعالیت آنزیم میلوپراکسیداز در گروه های تحت درمان باpCPA i.p.) یاi.c.v.) به صورت معنی دار نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. تزریق سروتونین اگزوژن با دوز0.70 nmol/10μl/rat به صورت 30 i.c.v. دقیقه قبل و یا 30 دقیقه پس از ایجاد التهاب منجر به کاهش معنی دار در پاسخ التهابی گردید. در صورتی که تزریق سروتونین در مزان القای التهاب هیچگونه اثر التهاب زایی / ضد التهابی از خود نشان نداد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سروتونین به عنوان یک نوروترانسمیتر سیستم عصبی مرکزی می تواند در تنظیم پاسخ التهابی حاد محیطی نقش ایفا کند.
    کلیدواژگان: سروتونین، التهاب، کاراژنین، پاراکلروفنیل آلانین، میلوپراکسیداز، سیستم عصبی مرکزی، موش صحرایی
  • آزرمی شیرزاد، شکری جواد، حلاج نژادی سمیه، محمدی قباد صفحه 85
    هدف از انجام این پایان نامه تهیه امول ژل دیکلوفناک دی اتیل آمین با جذب پوستی بهتر در مقایسه با فراورده تجاری موجود در بازار دارویی ایران بود. به این منظور فرمولاسیونهای مختلف که دارای انواع مواد ژل کننده بود تهیه و با تغییر مقادیر و نوع ماده ژل کننده، نوع و نسبت فاز آلی و حلال دارو بهترین فرمولاسیون که دارای بیشترین پایداری بود انتخاب شد. جذب پوستی فراورده ها با استفاده از سل فرانز و با بکار گرفتن دستگاه اندازه گیری جذب پوستی اندازه گیری شد. غلظت داروی موجود در قسمت گیرنده سل فرانز در زمانهای مختلف با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر UV و HPLC تعیین شد. برای بررسی تاثیر نوع و غلظت عوامل افزایش دهنده جذب پوستی از سه ماده ترانسکیوتول، میرج 52 و سینئول با غلظتهای مختلف استفاده شد. بعد از محاسبه مقدار Flux و فاکتور EF و با مقایسه نمودارهای مقدار تجمعی داروی عبور کرده از واحد سطح در مقابل زمان، فرمولاسیون دارای میرج 52 با غلظت 0.25% به عنوان افزایش دهنده جذب، به عنوان فرمولاسیون برتر که دارای بیشترین جذب پوستی بود انتخاب شد.
    کلیدواژگان: دیکلوفناک، امول ژل، جذب پوستی، افزایش دهنده جذب، سینئول، ترانسکیوتول، میرج